تعلیم و تربیت فرزندان یکی از وظایف بسیار مهم و سنگینی است که بر دوش والدین نهاده شده است زمان کودکی بسیار حساس و سرنوشت ساز است. شخصیت کودک هنوز شکل نگرفته و برای پذیرش هر نوع تربیت آمادگی دارد. اتفاقاً این دوران حساس را در دامن مادر و تحت سرپرستی پدر میگذارند و در اثر رفتار و گفتار آنان استعدادهایش پرورش می یابد و شخصیت آینده اش ساخته می شود.
بنابراین سرنوشت هر کودک تا حد زیادی در اختیار والدین است. کودک درسهای اصلی و اساسی خود را از والدین کسب می کند و این اعمال و رفتار والدین است که به صورت مستقیم یا غیر مستقیم در کودک اثر می گذارد. البته این تنها آموزش ها، القائات والدین نیست که در کودک اثر میگذارد بلکه جریانات عاطفی اخلاقی انضباطی و ….. والدین نیز در تربیت وی اثر گذار خواهد بود و این تأثیرات عامل سازندگی و یا ویرانی جسمی ،روانی عاطفی ذهنی و …. کودک می شود.به سخن دیگر کودک با فطرت پاک و سالم به دنیا می آید و باورها و رفتار او متفرع و متأثر از اندیشه و اعمال والدین و زمینه سازیهای آنان میباشد اصول تربیت یکی از مقوله های بحث انگیز تربیت است؛ پدر و مادر نه تنها باید با سخن و گفتار و پند و اندرز بهترین هدایت کننده ی فرزندان خود باشند بلکه باید عملا نیز خوبیها را در دل و جان آنها ایجاد نمایند.تا آن عمل درست در زوایای جانشان اثر بگذارد. امام حسن «ع» فرمود: مادرم زهرا علیها السلام» را دیدم که در شب جمعه تا صبح نماز میخواند و تک تک مؤمنین را دعا می کرد و خود را دعا نکرد از او پرسیدم چرا به خودت دعا نمی کنی؟ جواب داد پسرم اول همسایه بعد خویشتن.[۱]کودکانی که از پدر و مادر خود وفا و محبت دلسوزی نسبت به فقرا و مردم و همسایه ها ببینند و فساد اخلاق چون دروغ و نفاق و … را در رفتار پدر و مادر مشاهده نکنند نفس این گونه اعمال آنها را به خوبیها و رستگاری رهنمون می سازد. »[۲]در روایتی آمده است: اسحاق بن عمار گوید: «سمعت ابا عبدالله «ع» يقول: أن الله ليفلح بفلاح الرجل المؤمن ولده و ولد ولده[۳] : امام صادق «ع» فرمودند با فلاح و رستگاری مردان با ایمان خداوند فرزندان و فرزند زادگان آنها را خوشبخت و رستگار می کند.پس ما والدین وظیفه داریم که نخست خود را تربیت کنیم سپس به تربیت فرزند خویش بپردازی.بر این اساس میگوییم برای اینکه بتوانیم فرزندانی دیندار و مزین به اخلاق نیکو تربیت کنیم باید بکوشیم در حد امکان ابتدا نفس خویش را در این راستا پرورش دهیم زیرا و همه ی موفقیتهای ما وابسته به میزان موفقیتی است که در خودسازی خود داشته ایم و گامی بسیار بزرگ در تربیت فرزندانمان برداشته ایم.معرفی الگوهای مثبت و جهت دادن حس تقلید فرزندان:
یکی از اصول مهم تربیت اصل الگویی است که بسیار مهم و تأثیر گذار است. در این اصل از فرد یا افرادی که دارای رفتار مطلوب هستند به عنوان سرمشق و الگو استفاده شده است تا از رفتار او پیروی و خود را با او همسان سازد تأثیر شخیصت الگوها در شکل گیری رفتار و منش کودکان نوجوانان و جوانان و تشکیل و تثبیت شخصیت اخلاقی و اجتماعی آنان فوق العاده چشم گیر است عامل مهم تأثیر پذیری الگویی غریزه تقلید است که یکی از نیرومندترین ریشه دارترین و سودمندترین غرایز بشری که در طبیعت انسانها نهاده شده و نیازی به آموزش ندارد کودک از همان آغاز یک مقلد است و تا آخر عمر هم چنان مقلد باقی میماند گرچه با رشد عقلی از تقلید او کاسته خواهد شد.»[۴]اسلام که دین کامل و انسان ساز است به این مسئله عنایت خاصی داشته است.زیرا به نقش مهم و سازنده الگوها در تربیت افراد واقف بوده است. سخنان نورانی ائمه معصومین «ع» نیز حاکی از نقش مهم الگوها در زندگی انسان است:حضرت امام صادق «ع» نقش رفتار الگوها را خیلی مؤثرتر از گفتاری دانسته و چنین فرمود: «كونوا دعاة الناس بأعمالكم : با رفتار خود مردم را به نیکی دعوت کنید».[۵]الگو بودن والدین:
پدر و مادر اولین و آشناترین چهره هایی هستند که کودک با آنها برخورد می کند.
در دوران ناتوانی و نیاز و وابستگی کودک پدران و مادرانند که با عشق و اخلاص به یاری کودک آمده و از او پرستاری نمایند کودک به تدریج به موقعیت حساس پدر و مادر و نیاز شدید خود به آنان پی میبرد و متقابلاً به آنان علاقه مند می شود. به همین جهت والدین خود را بهترین خیر خواه ترین و با نفوذ ترین اشخاصی می دانند که می توان آنها را الگو و سرمشق زندگی خود قرار داد و از رفتارشان پیروی نمود. بنابراین می توان پدر و مادر را به عنوان اولین موثرترین با دوام ترین و مطمئن ترین الگوها معرفی کرد[۶]؛ بدین جهت می گوییم:رفتار و کردار والدین بر اثر تقلید در رفتار فرزندان تبلور می یابد.محبت و مهرورزی:
بی شک یکی از اساسی ترین نیازهای انسان پس از نیازهای زیستی همچون آب غذا و نیاز به محبت است. به گونه ای که اگر این نیاز برآورده شود کودک تا حد بسیاری در برابر نیازهای زیستی مقاومت کرده آن را تحت تأثیر خود قرار خواهد داد، از آنجا که خانواده نخستین سرپرست کودک است لازم است خانواده به ویژه والدین به این نیاز کودک توجه خاص داشته باشند و بدانند پاسخ گویی صحیح به این نیاز کودک اساس و پایه تربیت او را تشکیل می دهد.[۷]سیره عملی پیشوایان معصوم و احادیث آنها کاملاً این امر را آشکار می سازد.رسول گرامی اسلام «ص» بر کودکان و غیره محبت و مهربانی می کردند و هم مردم را به این امر فرا میخواندند،روایاتی را در این راستا ذکر می کنیم. الف. مالک می گوید: کان رسول «ص» يزور الانصار فيسلم على صبيانهم و يمسح رؤسهم و يدعولهم »[۸]پیامبر اکرم «ص» به دیدار انصار می رفت و بر کودکان آنها سلام میکرد و دست بر سر آنها میکشید و برای آنها دعا می کرد.
ب.در بیان دیگری نیز فرمود: من قبل ولده كتب الله عز وجل له حسنة و من فرحه، فرحه الله يوم القيامة[۹]: هر کسی فرزندش را ببوسد خداوند در مقابل برای او حسنه ای قرار دهد و هر کسی فرزندش را شاد کند خداوند در روز قیامت او را شاد کند.اصول محبت:
اعتدال در محبت محبت دارویی است که فقدان آن موجب ناراحتی و بیماری شخصیت و زیاده روی در آن نیز سبب مسمومیت حیات عاطفی افراد می گردد زیرا آنها را از خود راضی و خود پسند بار می آورد،بزرگترین وظیفه والدین کودکان در اعمال این شیوه تربیتی رعایت حد اعتدال و پرهیز از افراط و تفریط در ابراز محبت نسبت به فرزندان خویشتن است.
نتیجه:تربیت فرزندان مستلزم الگو بودن والدین در گفتار و رفتار است، زیرا کودکان با غریزه تقلید از آنان تأثیر میپذیرند. اصلاح و خودسازی والدین، مقدمهای بر تربیت صحیح فرزندان است. آموزههای دینی بر اهمیت محبت، اعتدال و الگوگیری از شخصیتهای متعالی تأکید دارند. بنابراین، والدینی که به اصول اخلاقی و دینی پایبند باشند، زمینهساز پرورش نسلی دیندار و موفق خواهند شد.
پی نوشت:
۱.محمد بن حسن حر عاملی، وسائل الشيعه، ج ۷، ص ۱۱۲
۲.محمد دشتی مسئولیت تربیت، ص ۱۵۷ _۱۵۶
۳.محمد باقر مجلسی، بحار الانوار، ج ۱۰، ص ۱۷۸
۴.ابراهیم امینی، اسلام و تعلیم و تربیت، ص۳۹۳_۳۹۲
۵.محمد باقر مجلسی، بحار الانوار ج ۵، ص ۱۹۸
۶.ابراهیم امینی،اسلام و تعلیم و تربیت، ص۳۹۵_۳۹۴
۷.سید علی حسینی زاده، تربیت فرزند،ص ۸۲
۸.محمد بن يوسف صالحی شامی، سبل الهدى والرشاد في سيرة خير العباد، ج ۹، ص ۳۷۰
۹.محمدبن یعقوب کلینی، کافی، ج۶،ص۴۰