در دنیایی که زرقوبرقها و تجملات، آرامش را به حاشیه راندهاند و انسانها را اسیر نمایش و رقابتهای بیپایان کردهاند، سادهزیستی نهتنها یک انتخاب، بلکه راهی برای رسیدن به آرامش، آزادی و رشد واقعی روحی است. این نوشتار، نگاهی دارد به آثار زیانبار زندگی تجملاتی و در مقابل، جلوههای درخشان و نجاتبخش سادهزیستی را بررسی میکند؛ تا روشن شود که رهایی از وابستگیهای دنیوی، آغازی است برای یک زندگی سبکبال و با معنا.
آثار زیان بار زندگی تجملاتی می طلبد که ویژگیهای ساده زیستی و آثار مثبت آن را بررسی کنیم تا از خطرات دل بستگی تام و تمام به مواهب دنیوی و تجمل گرایی در امان بمانیم.ساده زیستی آثار فراوانی دارد که مهم ترین آنها عبارت اند از:
آسودگی
همه اضطرابها و نگرانی ها از دنیا و مظاهر آن است ، که با ساده زیستی می توان آنها را بر طرف کرد و به آسودگی دست یافت امام علی(ع) می فرمایند: «دنیا پرستی کلید دشواری و مرکب رنج و گرفتاری است. »[۱]امام صادق(ع) نیز می فرمایند «شیفتگی در دنیا مایه غم و اندوه است و زهد در دنیا، آسایش جسم و جان را در پی دارد.[۲]ممکن است تصور شود که ساده زیستی ملتزم نوعی ریاضت و به زحمت انداختن جسم است در حالی که چنین نیست راحتی و آسایش روحی در زندگی آسان و ساده به دست می آید. امام علی(ع) گنجی را بی نیاز کننده تر از قناعت و مالی را با برکت تر از بسنده کردن به روزی روزانه نمی داند[۳] زندگی پرهزینه و تشریفاتی است، که خاطر انسان را به خود مشغول می کند. زيرا لازمه این زندگی درآمد بالاست که کسب آن، سعی خستگی ناپذیر می خواهد و همین تلاش بی وقفه استراحت و لذت بردن از زندگی را از انسان ، سلب خواهد کرد. از طرفی خواسته های انسان نامحدود و تمام ناشدنی است. از این رو در هیچ مرحله ای از زندگی رضایت کامل حاصل نمی شود. عدم رضایت از زندگی و قید و بندی که با تجمل و تشریفات پدید آمده، آسودگی را از انسان سلب میکند و از این جهت ممکن است بعضی برای رهایی از این وضعیت به هر کار نامشروع و غیر اخلاقی روی آورند.
موفقیت در زندگی
یکی از آثار ساده زیستی کام یابی و توفیق در زندگی است. این سخن نیاز به استدلال ندارد؛ تجربه نشان داده است که بیشتر علما و نخبگان جامعه که به بشر خدمت کرده اند از قشر محروم یا متوسط بوده اند. به عنوان مثال، مرحوم علامه شیخ محمد حسن نجفی معروف به صاحب جواهر از علمای مشهور نجف است. که کتاب گران سنگ جواهر الکلام وی عظیم ترین کتاب فقهی و دایرة المعارف فقه شیعه به حساب می آید. امام خمینی(ره) درباره ایشان می فرماید:« صاحب جواهر چنان کتابی نوشته است که اگر صد نفر بخواهند بنویسند شاید از عهده اش بر نیایند و این یک کاخ نشین نبوده است….. یک منزل محقر داشتند. از یک آدمی که علاقه به شکم شهوات مال و منال و جاه و امثال اینها دارد، این کارها بر نمی آید.[۴] بنابراین با توجه به سخن امام خمینی(ره) درباره علامه نجفی میتوان گفت یکی از دلایل چنین موفقیت بزرگی در زندگی ایشان همین ساده زیستی وی بوده است.
سرمایه گذاری
ساده زیستی، یک نوع سرمایه گذاری است. با توجه به زندگی محدود و نیازهای گوناگون بشر باید انسان برای نیازهای ماندگار خود سرمایه گذاری کند. در سیر الی الله که هدف نهایی خلقت انسان است، بهترین زاد و توشه، سبک بالی است. چون هر چه آدمی خود را وابسته کند، از طی طریق باز می ماند. امام على(ع) در خطبه ۲۱ نهج البلاغه می فرمایند:« سبک بار شوید تا زودتر برسید. همان طوری که کوهنورد برای رسیدن به قله کوه و صعودی آسان و موفق می داند هر چه بر بار خود بیفزاید احتمال رسیدن او به قله کاهش می یابد شخصی که خود را در این جهان پهناور همچون مسافری می بیند که سفری طولانی در پیش دارد سعی میکند زندگی ساده و بی آلایشی داشته باشد تا از آن هدف باز نماند. او میداند برای پیمودن راه درازی که در پیش دارد، باید امکانات و سرمایه لازم را فراهم کند و عاقلانه تر آن است که چیزی را برگزیند که کم وزن تر و پرارج تر باشد و این کاری است که هر انسان عاقل و دوراندیشی انجام می دهد.
قدرت
امام علی (ع)در خطبه ۱۹۲ نهج البلاغه راز قدرت مندی و تصمیم و اراده پیامبران را در ساده زیستی و بی پیرایگی آنان میداند و می فرمایند:«لکن خدای سبحان فرستادگان خود را در اراده و تصمیم هایشان نیرومند و توانا گردانید و در حالاتشان که به چشم دیگران می آید ضعیف و ناتوان قرارشان
داد. با قناعتی که دلها و چشم ها را از بی نیازی پر میکرد و با تنگ دستی و فقری که چشم ها و گوش ها را از رنج پر می نمود .»
استاد مطهری می گوید:« یک کسی با داشتن می خواهد چشم ها را پر کند و یک کسی با ندارم ولی بی نیازم و اعتنا ندارم چشم ها را پر می کند.» پیامبران در نهایت سادگی بودند ولی همان سادگی، آن جلال و جبروتها و حشمت ها را خرد میکرد.[۵]حضرت در سایه همین ساده زیستی به این قدرت روحی دست یافت که با آن لباس پشمی و عصای چوبی در مقابل فرعونی می ایستاد که ادعای خدایی داشت و با صلابت با او سخن میگفت امام علی (ع)در بخش دیگری از خطبه ۱۹۲ نهج البلاغه می فرمایند:« موسی با برادرش هارون بر فرعون وارد شدند در حالی که لباسهای پشمین بر تن داشتند و در دست هر کدام عصایی بود.با او شرط کردند که اگر تسلیم فرمان پروردگار شوی حکومت تو باقی می ماند و عزت و قدرتت دوام می یابد.
ساده زیستی به انسان چنان قدرتی میدهد که در هر عرصه ای می تواند دست به کارهای بزرگ بزند امام خمینی (ره)در این باره فرموده است: «اگر بخواهید بی خوف و هراس در مقابل باطل بایستید و از حق دفاع کنید و ابر قدرت ها و سلاح های پیشرفته آنان و شیاطین و توطئه های آنان در روح شما اثر نگذارد و شما را از میدان به در نکند خود را به ساده زیستی عادت دهید. »[۶]همچنین ایشان با اشاره به زندگی عالمان بزرگی چون صاحب جواهر و شیخ انصاری زهد و ساده زیستی را عامل اقتدار آنان می دانست.[۷] در واقع انسان از طریق ساده زیستی، خود را از وابستگی عمیق به مادیات میرهاند و چون با دوری از مادیات به استقلال می رسد بنابراین دارای قدرت عمل خواهد بود.
آزادگی
شهید مطهری در مورد ساده زیستی رهبران الهی میگوید: «افرادی را می بینید که در دنیا ساده زندگی میکنند بدون این که لذتهای خدا را بر خودشان حرام کرده باشند و بدون این که از کارهای زندگی دست بکشند. اینها در متن زندگی واقع هستند، ولی دلشان میخواهد ساده زندگی کنند. چرا؟ می گوید برای این که من نمیخواهم آزادی ام را به چیزی بفروشم، به هر اندازه خودم را به اشیاء مفید کنم اسیر آنها هستم و وقتی اسیر اشیاء باشم، مثل کسی هستم که هزار بند به او بسته است. چنین آدمی نمیتواند راه برود و سبک بال باشد؛ و لذا زندگی پیامبران عظام و رهبران بزرگ اجتماع همواره زندگی ساده ای بوده است…..نیاز و وابستگی به دنیا، انسان را برده و مطیع خود می سازد، زیرا قید و بندها و تعلقات مادی و تجمل گرایی آزادی عمل را می گیرد. امام علی می فرمایند: دنیا گذرگاه است، نه ایستگاه مردم در این دنیا دو دسته اند: برخی خود را می فروشند و برده دنیا میشوند و خود را تباه میسازند و برخی خویشتن را می خرند و آن را آزاد میکنند. [۸]
نتیجه گیری:سادهزیستی نه تنها راهی برای رهایی از اضطرابها و گرفتاریهای بیپایان دنیای مدرن است، بلکه نردبانی برای رسیدن به آرامش درونی، آزادی واقعی و موفقیت پایدار در زندگی فردی و اجتماعی است. با دل بریدن از تجملات، انسان سبکبارتر، با ارادهتر و آمادهتر برای پیمودن مسیر تعالی خواهد بود.
۱.نهج البلاغه، حکمت۱۳۳
۲.مجلسی،محمدباقر،۱۴۰۳ق،بحارالانوار،240
۳.نهج البلاغه، حکمت ۳۷۱
۴.صحیفه امام، جای، ۱۷۵
۵.مطهری، مرتضی،۱۳۶۴،حق و باطل، ۱۰۷
۶.صحیفه امام، ج۱۸، ۴۷۱
۷.صحیفه امام، جای، ۳۷۴
۸.نهج البلاغه، حکمت۱۳3